عشق سیری چند
عشق و صدا


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:غم , مادر, ساعت 1:47 توسط mohamad

ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.
پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟
مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.
پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.
صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت…
                            ولی مادر دیگر در این دنیا نبود...


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:عشق مادری, محبت مادری, شمع نیمه سوخته, مادر, , ساعت 11:16 توسط mohamad